تری، تثلیث و اینترنت اشیا


آخرین چیزی که به شما آموزش داده می شود اولین چیزی است که فراموش می کنید، چیزی است که به یاد دارم که مربی فوتبال انگلیس در دهه 1990، تری ونبلز، گفت. مارک رو می نویسد.

من این را به شکل دیگری بیان می کنم: آنچه در ابتدای کار یا در یک ردیف کار یاد می گیرید، به شما می چسبد. اگر یک افسر امنیتی در حال گشت زنی یا اپراتور اتاق کنترل هستید، ممکن است این جغرافیای یک سایت باشد. از آنجا که همه چیز جدید است، به نحوی در حافظه می ماند، حتی بوی عرق اضطرابی که هرگز تکرار نمی شود، همانطور که «طناب ها را یاد گرفتید» (همانطور که زمانی در نیروی دریایی سلطنتی مجبور بودند). شما یاد می گیرید که کار را با شایستگی انجام دهید. و به‌طور ظریف‌تر، نگرش‌هایی که با کار همراه می‌شود، نسبت به همکاران و (اگر همتایان شما کار را به‌عنوان «ما و آن‌ها» می‌بینند) مشتریان و کارفرمایان – در مورد آن‌ها چه فکری باید کرد (شاید نه به اندازه‌ی شما مؤدبانه در مواجهه با آن‌ها) ، که (اگر کسی) به او اعتماد کند. علاوه بر مشخصات شغلی، در روزهایی که کارفرمایان در غذاخوری ها سرمایه گذاری می کردند، شغل یا «فرهنگ غذاخوری» را انتخاب می کنید. با توجه به اینکه بسیاری از مکان‌های کاری در بخش دولتی و خصوصی به طور یکسان سمی شناخته شده‌اند، جای تعجب است که فرهنگ – در حالی که کمتر از نشانی که یک نفر بر تن دارد آشکار است – آنقدر کم مورد بررسی قرار گرفته است.

با شروع کار با صنعت امنیت خصوصی در سال‌های پایانی آن قبل از ورود شبکه‌های IP (پروتکل اینترنت)، متوجه شدم که امنیت شامل فیزیکی (قفل‌ها، دروازه‌ها، نرده‌ها)، پرسنل (بررسی کارکنان) و الکترونیکی است. (تثلیثی از دزدگیرهای مزاحم یا سارق، کنترل دسترسی و دوربین مدار بسته).

دو مکالمه نامرتبط مرا بر آن داشت تا به این نکته اشاره کنم که آن تثلیث دیگر معتبر نیست – تا آنجا که نیاز به یادگیری دارد. بازار مدت‌هاست که با کنترل دسترسی، دوربین‌های ویدئویی و بالاتر از همه هشدارهای مزاحم اشباع شده است. اگر یک فروشگاه یا کتابخانه دانشگاه 24 ساعته باز باشد، آیا به هشدارهای مزاحم نیاز دارد – آیا آنها فقط منبع بالقوه هشدارهای اشتباه هستند؟ اصطلاح دوربین مداربسته دیگر دقیق نیست، زیرا آنها بیشتر مدارهای بسته نیستند، و تلویزیون – از نظر فرهنگی بسیار قدرتمند در اواخر قرن بیستم – توسط صدا و تصویر در اینترنت پیشی گرفته است. عجیب است، اگر یک منطقه مسکونی دچار جرائمی مانند انعکاس مگس شود، تماس همیشه چه از طرف ساکنان و چه از اعضای شورای محلی آنها برای نظارت تصویری بیشتر یا برخی موارد نظارت تصویری باشد. این محبوبیت مداوم دوربین‌های نظارتی ممکن است تنها به این دلیل به وجود بیاید که به‌عنوان راهی برای نشان دادن این موضوع عمل می‌کند که به‌طور مشهودی انجام می‌شود، نه اینکه انتظار داشته باشیم مجرمان بازدارند یا شناسایی شوند و به دست عدالت سپرده شوند، یا حداقل آواره شوند (به جایی که با دوربین نباشد. ).

از جمله یافته های استعلام منچستر آرنا این بود که محل برگزاری «فضای خاکستری» بود که توسط دوربین‌های ویدیویی Arena پوشانده نشده بود، جایی که بمب‌گذار انتحاری توانست عصر دوشنبه 22 مه 2017 در آنجا بماند. این یکی از آموخته‌های امنیتی بوده است. تلاش برای بستن هر گونه شکاف در نظارت، محروم کردن مجرمان از مکانی که تحت نظارت نیستند. با این حال، مطمئناً نکته اینجاست که بمب‌گذار با کوله‌پشتی غیرمعمول، مشکوک بزرگ و سنگین خود، آن را در شهر برد، و به ایستگاه راه‌آهن ویکتوریا و خارج از ورزشگاه آرنا برد، همه (مانند هر شهر دیگری در بریتانیا) با نظارت تصویری پوشیده شده است. بمب افکن “تشخیص خصمانه” خود را انجام داد و به تعویق نیفتاد، بازدارنده یا آواره نشد. کاملا جدا از ناکامی های پلیس در حال انجام وظیفه، همانطور که تحقیق تجزیه و تحلیل کرد و پلیس پس از انتشار یافته های تحقیق جلد دوم خود در سال گذشته عذرخواهی کرد.

را Protect Duty پیشنهادی همانطور که توسط استعلام توصیه شده است، ممکن است – بنابراین فروشندگان امیدوارند – بیشتر مشخص شود و در مورد آلارم‌ها، کنترل دسترسی و دوربین‌های ویدئویی، و کیت به طور کلی، برای رعایت این وظیفه، هزینه کنند. اما آیا هزینه کردن در این سه گانه به یک عادت صرف تبدیل شده است، یا کاری انجام شده است که بیمه گذاران آن را درخواست می کنند (به دلیل عادت شرکت های بیمه)؟ استفاده از شناسنامه در طول زندگی ما بیش از پیش در مدارس عادی شده است. این به اجتماعی کردن جوانان کمک می کند تا بپذیرند که از آنها به عنوان بزرگسالان شاغل انتظار می رود از چنین شناسنامه ای استفاده کنند. اما آیا کسی نشان را بررسی می کند؟ افسران امنیتی در سرسرای شرکت‌ها برای ارائه خدمات به مشتریان، اجازه ورود افراد مجاز و جلوگیری از ورود افراد غیرمجاز وجود دارد – آیا یک افسر واقعاً قصد دارد هر کسی را به چالش بکشد، که چهره‌اش شبیه عکس آنها نیست، یا درخواست مدرکی برای اثبات این موضوع نام آنها همان چیزی است که روی کارت نوشته شده است؟ آیا یک افسر حتی به اندازه کافی به کارت نزدیک می شود تا عکس را خوب ببیند – اگر شناسنامه زنی روی یک بند در سطح ناف باشد، ممکن است به نظر برسد که افسر به سینه هایش خیره شده است – آیا افسر می رود. اگر بخواهد در شغلش بماند، این کار را به خطر بیندازد؟

بزرگترین تولید کنندگان محصولات نظارتی، مانند هایک ویژن، داهوا و بوش، با حداکثر سرعتی که می توانند در اینترنت اشیا (IoT) توسعه یافته اند. برای مثال هایک ویژن از تولید محصولات نظارت تصویری برای دیگران برای برچسب زدن، به انجام این کار با نام خود، به تنوع بخشیدن به کنترل دسترسی و اینترکام، و تولید کننده پنل های هشدار در بریتانیا Pyronix را خریداری کرده است. این کشور و رقبای آن هر کدام به حرکت به سمت ساختمان‌های «هوشمند» یا «متصل» و کل شهرها پاسخ داده‌اند. اینترنت اشیاء را هر چه بنامید، مربوط به سنسورها است، خواه دمای مخزن ماهی را اندازه گیری کنند یا یخچال، چه کسی وارد اتاق شده است – که می تواند باعث روشن شدن چراغ ها و تهویه مطبوع و بالا بردن پرده ها شود – که همه چیز مربوط به داده است. خواه از داده‌های اشغال اتاق برای کاهش املاک اداری خود استفاده کنید یا از داده‌های دوربین‌های خیابان برای تغییر روشن و خاموش چراغ‌های راهنمایی برای جریان بهتر ترافیک استفاده کنید که بیت «هوشمند» است. از آنجایی که کاربران تجاری و مدنی اینترنت اشیا می توانند کارهای بیشتری انجام دهند، نظارت برای امنیت نسبتاً کمتر چشمگیر به نظر می رسد.

در مورد ذخیره سازی داده های نظارتی، نگاه کنید که سریع ترین شرکت های در حال رشد و پیشگام، مانند اپل و آمازون به کجا می روند. بازار بالقوه مراکز داده بسیار بزرگ است و شبکه یا ضبط کننده دیجیتال یک نسل قبل شما را کوچکتر می کند. باز هم، استفاده از مراکز داده برای نظارت در مقایسه با همه کاربردهای دیگر ضعیف است. آیا می‌خواهید فیلم‌های دوربین‌های نظارتی را که ممکن است در اثر سیل یا آتش‌سوزی از بین برود یا در اثر نفوذ به سرقت برود، در محل نگهداری کنید، چه رسد به اینکه پس از قرنطینه همه‌گیر کووید، زمانی که ممکن است نتوانید به فیلم‌های ضبط شده دسترسی داشته باشید؟

یکی از گفتگوها با یک مامور امنیتی بود که آنقدر خوب عمل کرده است که عاقلانه است هر چه می گوید گوش کنیم. در نصب برای شرکت ها، او اکنون با توسعه دهندگان برنامه دسترسی صحبت می کند. برای یک کسب و کار در یک ساختمان استیجاری، دسترسی کاری است که می توانید با تلفن خود انجام دهید، همان طور که از یک برنامه برای رزرو اتاق، قرار ملاقات در سالن ورزشی یا رستوران ساختمان استفاده می کنید (یا اصلاً چرا میز خود را ترک کنید، برنامه هایی برای این کار وجود دارد. سفارش غذای تحویل داده شده به شما)، یا برای پاسخ دادن به زنگ در خانه و مشاهده دوربین ورودی برای بررسی اینکه آیا راننده تحویل‌دهنده بسته را هنگام باز کردن قفل در از راه دور رها می‌کند و با گلدان بیرون نمی‌رود. با توجه به این که مصرف کنندگان می توانند بر اساس برنامه و راحت باشند، امنیت نمی تواند از هم جدا بماند. علاوه بر این، افراد غیرامنیتی همیشه کسانی بوده اند که اغلب زنگ هشدار متجاوزان در محل کار را تنظیم و تنظیم می کنند (و باعث ایجاد آلارم های کاذب، آفت صنعت امنیتی و پلیس برای دهه ها می شوند، به معنای واقعی کلمه میلیون ها آلارم کاذب را در اختیار دارند تا بخشی از واقعیات واقعی را بررسی کنند. آن ها).

نزدیک به 20 سال است که صنعت امنیت الکترونیک با شبح تصرف شدن توسط بخش فناوری بسیار بزرگتر روبرو بوده است. اگر این اتفاق نیفتاده است، ممکن است فقط به این دلیل باشد که آمازون، بازار اصلی آن است زنگ های در را بزنید بسیار عظیم است، بازار کنترل دسترسی شرکتی ارزش این مشکل را ندارد.

در نظر بگیرید که تلاش‌های بزرگ تحقیق و توسعه بر روی خودروهای خودمختار، بدون راننده و هوش مصنوعی است. زیرا بیشترین بازار و سود بالقوه در آنجا نهفته است، و هرگز به خطری که انسانیت را به وضعیت پانداها در باغ وحش ها تقلیل می دهد اهمیت ندهید. تحقیق و توسعه بسیار کمتری به سمت چیزی می رود که مسلماً برای بشریت مفید است: اسکلت های بیرونی که توسط کارگران، از جمله در گشت های امنیتی، انجام کارهای فیزیکی و تکراری که باعث کمردرد و سایر دردها می شود، استفاده می شود.




منبع: https://professionalsecurity.co.uk/news/case-studies/terry-the-trinity-and-iot/