در مورد اصلاحات بریتانیا | امنیت حرفه ای


نیک آلدوورث با بسیاری از مخاطبان صنعت امنیت در مورد وظیفه حفاظتی – که بیشتر به عنوان قانون مارتین شناخته می شود – صحبت کرده است که به فیگن موری، مادر داغدیده مارتین هت، یکی از کسانی که در بمب گذاری منچستر آرنا در ماه مه 2017 جان باخت، کمک می کند. داخل آوردن.

اخیراً در صحبت‌های او یادداشت جدیدی وارد شده است که اهمیت کلی‌تری نسبت به وظیفه دارد، اگرچه برای صنعت امنیت مهم است – مهم‌ترین تغییر از زمان روی کار آمدن سازمان امنیت صنعت (SIA) در اواسط دهه 2000 – و به طور کلی برای جامعه، زیرا قانون، صدها هزار مکان و سایت را برای اتخاذ تدابیر امنیتی برای مقابله با تروریسم، برای امنیت عمومی، مسئولیت می‌دهد. مسلماً، این موضوع قبلاً توسط قانون بهداشت و ایمنی در محل کار 1974 پوشش داده شده است، یا فقط نیاز به تغییر در آن قانون دارد. این که در این زمینه کمی در مورد قانون ایمنی و بهداشت و رژیم بازرسی HSE که در حال حاضر برای دهه‌ها وجود دارد، گفته می‌شود، بخشی از وضعیت ناخوشایند در سراسر بریتانیا است. هیچ کمبودی در قوانین و مقررات وجود ندارد – بسیاری از آنها استدلال کرده اند، چرا برگزیت؟ – فقط یک نقص در کاربرد آنها؛ در اراده انسان

که توسط. یادداشت جدید آقای آلدوورث یادداشت یک مبارز در آستانه موفقیت است. در ماه دسامبر، همانطور که در نسخه چاپی ماه آوریل مجله امنیت حرفه ای نشان داده شد، نخست وزیر ریشی سوناک به عنوان بخشی از طراحی رسمی اعلامیه حمایت نخست وزیر و وزیر کشور سوئلا براورمن از وظیفه، با فیگن موری تماس گرفت. کی وارد میشه؟ وقتی فیگن پرسید آقای سوناک نتوانست بگوید. یک اعتراف صادقانه

در گفتگوهای اخیر خود آقای آلدوورث، یک پلیس ارشد سابق ضد تروریسم، جدول زمانی احتمالی را مشخص می کند. لایحه ای به زودی به مجلس ارائه می شود. سپس کمیته منتخب امور داخلی در جلساتی که در ماه مه و ژوئن در پارلمان برگزار می شود، شواهد شفاهی را مورد بررسی قرار می دهد و آنها را مورد بررسی قرار می دهد. سپس دولت نظرات کمیته را در تابستان بررسی می‌کند و (با توجه به زمان پارلمان، وزارتخانه‌های دیگر غیر از وزارت کشور می‌خواهند قوانین خودشان تصویب شود، و وزارت کشور قوانین دیگری نیز دارد که می‌خواهد آنها را نیز اجرا کند)، قانون رسمی اجرا می‌شود. از طریق مجلس در جلسه چهارم. فیگن گفته است که به قانون به عنوان هدیه کریسمس امیدوار است. به نظر می رسد (بسته به میزان درخواست نمایندگان مجلس و همتایان؛ قوانین پیشنهادی در مورد ایمنی آنلاین و حفاظت از داده ها برای چندین ماه متوقف شده است) در سه ماهه اول سال 2024 به تصویب خواهد رسید. در حال حاضر)، هرچه بیشتر به پایان انتخابات عمومی بعدی احتمالی در پاییز 2024 نزدیک می شود.

اما، کمپین قانون مارتین شتاب زیادی دارد و به خوبی در مسیر موفقیت قرار دارد. و این یادداشت جدید آقای آلدورت است. چگونه آن را انجام داده اند؟ چگونه از مثال آنها یاد بگیریم – با توجه به تمام کمبودهای امنیتی خصوصی، مانند لغو کمیسیون بیومتریک و دوربین های نظارتی و احتمالاً محو شدن همه کارهای ده ساله آن، از جمله صدور گواهینامه برای آیین نامه عمل، و « گواهینامه محصول به طور پیش فرض ایمن است، بدون اینکه یک کلمه تشکر از کسی برای کار داوطلبانه افراد صنعت با روحیه عمومی داشته باشد؟

آقای آلدوورث صراحتاً از مبارزات سیاسی به عنوان «یک تجارت واقعاً تنها» صحبت کرده است. او سخاوتمندانه گفته است، “راستش را بخواهید، اگر فیگن نبود، 1000 بار تسلیم می شدم”. او این کارزار را به گله‌داری گربه‌ها و هل دادن آب به سربالایی تشبیه کرده است. این احساس که هر چقدر هم که آن را قرار دهید، هرگز تمام نشده اید، و هر پیشرفتی می تواند از بین انگشتان شما بگذرد.

همین احساس بخشی از تجهیزات لازم برای کمپین آنهاست. هرگز چیزی (منافع رسانه ها، موافقت سیاستمداران برای انجام کاری) را مسلم نگیرید.

موانعی که آقای آلدوورث به آنها اشاره کرد – نه لزوماً افرادی با اراده بد، بلکه اینرسی محض – برای هرکسی که سعی کرده هزینه یک نیمکت یادبود، یا مجسمه یا یک لوح را بپردازد، آشناست. در جایی مانند مجلس، بخشی از مهارت، دانستن قوانین، گفتاری و رسمی، و غیررسمی و ناگفته است، که ممکن است به نظر برسد برای جلوگیری از هر چیزی که مناسب مسئولین نیست، و از طریق هر آنچه که مناسب است، موج می زند. در تجارت، همیشه بودجه است، یا اینکه دلیلی که برای شما بسیار مهم است، علاقه ای به کسی که بودجه دارد انگشتش را بلند نمی کند.

مورخ JH Elliott در کتاب خود Imperial Spain 1469-1716 ترسیم کرد که چگونه اسپانیا به بزرگترین و ثروتمندترین امپراتوری اروپا تبدیل شد. و به ابهام تحقیرآمیز خودداری کرد. در اوایل دهه 1600، برخی در اسپانیا احساس ناراحتی کردند که اطراف آنها رو به افول است. آنها آربیستاها (پروژکتورها) بودند که «به شدت در تلاش بودند تا دریابند در چه نقطه ای واقعیت با توهم مبادله شده است». گرفتن؛ آن داورانی که ایده های خود را برای اصلاحات نوشتند، بدون قدرت بودند. و صاحبان قدرت نمی خواستند اصلاح کنند در صورتی که تغییر برای آنها بدتر بود. یا اصلا ایده ای نداشتند.

آیا بریتانیا در آن زمان موقعیتی معادل اسپانیا دارد، مگر با آب و هوای مرطوب تر؟ پروفسور الیوت از «عجیب درون نگری ملی» اسپانیا صحبت کرد. تحقیقات منچستر آرنا در هر سه سرویس اضطراری، امنیت سایت و MI5 اشکالاتی را نشان داد. این نقد کیسی ماه گذشته به شکست در پلیس متروپولیتن اشاره کرد. گزارش های دیگر نیز همین کار را به خدمات آتش نشانی و نیروی مرزی انجام داده است. با این حال در نظر بگیرید که مداخله ظاهراً گویا در قبال «وظیفه حفاظتی» نامه‌هایی از سوی پلیس برجسته سال 2017 و وزیران کشور سابق بود که به وزرای در قدرت هشدار می‌دادند که اگر این وظیفه را وارد نکنند، و موج دیگری از حملات تروریستی مانند سال 2017 وجود دارد. ، آنها باید به این سوال پاسخ دهند؛ چرا وقتی می توانستید قانون را وارد نکردید؟ در نظر بگیرید که این چرخش بازو توسط پلیس و سیاستمداران گذشته بود، که هیچ ورودی از مدیریت امنیتی نداشتند، صنعتی که باید واقعاً وظیفه را انجام دهد (و چه کسانی مردان و زنانی هستند که واقعاً مسئول هر نقصی هستند، و چه کسانی که بدون توجه به آن، وقتی از خواب بیدار می شوند، با آن زندگی می کنند، و هنگام مسواک زدن در آینه نگاه می کنند، همان کسانی که در سال 2017 با آن اقدامات وحشتناک گذشته زندگی می کنند).

هنگامی که آقای آلدوورث اخیراً با یک حضار امنیتی صحبت کرد، شخصی پرسید که آیا پول دولت برای رعایت این وظیفه وجود دارد یا خیر. پاسخ او در یک کلمه منفی بود. پول باید از جایی برای ارزیابی ریسک، دوره های آموزشی و غیره تامین شود، زیرا حتی اگر از یک الگوی ارزیابی ریسک ارائه شده توسط NPSA استفاده کنید، هزینه در استخدام یک مشاور یا مدیر داخلی است که کار را انجام می دهد. آموزش آنلاین ACT ممکن است رایگان باشد، اما اگر یک افسر امنیتی آن را در زمان کار انجام دهد، کسی باید آنها را پوشش دهد. مگر اینکه از کارکنان انتظار داشته باشید که آموزش را در زمان خود انجام دهند؟

افول اسپانیا در دهه 1600 به این دلیل بود که دولت پول کمتری برای تامین مخارج داشت. اما بحران آنها فقط تا حدودی به خاطر پول بود. برای بازگشت به JH Elliott. بسیاری از صاحبان قدرت، توهم را ترجیح می دهند (بریتانیا به عنوان پیشرو در جهان، همانطور که بوریس جانسون و وزرای او آنقدر به این کار علاقه داشتند که آنها را خوب جلوه داد) را به واقعیت ترجیح می دهند (آیا کسی می گوید پلیس بریتانیا در هر کاری رهبر جهان است؟).

بریتانیا در راه اندازی تحقیقات طولانی و پرهزینه در جهان پیشرو است تا وکلا (با درآمد خوب، امیدواریم) ناکامی های کشور را بیان کنند. بریتانیا در انجام کاری در مورد آن چندان خوب نیست.

یک نقص مرتبط در بریتانیا احتکار حقایق است. همه این کار را می کنند؛ در تجارت، برای مزیت رقابتی. در ادارات دولتی این امر عادی است. برای اینکه Protect Duty ابتدا معقولانه ترسیم شود، و سپس کار کند، به حقایقی نیاز دارد، عمدتاً در مورد تعداد “مکان های قابل دسترس برای عموم” در آنجا. اگر می‌دانید چه نوع PAL رایج‌تر است، مقامات می‌توانند مشاوره و منابع خود را در آن بخش‌ها هدف قرار دهند. تا کنون بزرگترین بخش واحد از نظر سایت ها خرده فروشی و مهمان نوازی است. خیابان‌های بزرگ چقدر خوب کار می‌کنند تا بتوانند بودجه خود را صرف انجام کارهای بیشتر در مورد امنیت خود کنند؟ آیا وزارت کشور این اعداد را در دسترس قرار داده است، مثلاً کشور 48000 مکان عبادت دارد؟ با این حال اگر دفتر خانه غریزه پنهان نگه داشتن اطلاعات است، صنعت امنیتی چگونه می تواند انتظار داشته باشد که جزئیاتی در مورد تهدیدات تروریستی به آنها داده شود – علاوه بر این، در زمان مناسب – برای ارزیابی و کاهش، اگر دولت بخشی از مسئولیت مقابله با ترور را به عهده دارد، به مغازه ها، سینماها و کلیساها؟

سایمون آکام در کتاب زیبای خود، «تغییر گارد: ارتش بریتانیا از 11-9» بیان می‌کند که چگونه ارتش بریتانیا در عراق و افغانستان بسیار بد عمل کرد – «با هر قضاوت معقولی، شکست‌ها» – و با این حال، بدون توجه به این موضوع، قوها ادامه می‌دهند. او نیز در اصل، توهم و واقعیت (بیش از 570 صفحه) را از هم جدا می‌کند تا در پایان از خود بپرسد که آیا این نهادهای بریتانیایی که هم با تغییر و هم با یک قرن جدید مبارزه می‌کنند، فراتر از ارتش است. چرا ارتش را به اینجا بیاورید؟ تا حدی به این دلیل که (همانطور که آکام نشان می دهد) به نظر می رسد که انواع نظامی (همه مردان، توجه داشته باشید) به عنوان رهبران در بریتانیا (در مقایسه با، مثلاً پلیس)، از جمله در سیاست افزایش می یابند.تام توگندهات از جمله افسران سابق نقل قول های آکام است). آکام نشان می‌دهد که ارتش بخشی از یک مشکل بریتانیایی است، با فوبیا از اخراج هر کسی، مهم نیست که شکست آنها چقدر بزرگ یا تهدید کننده زندگی باشد، در حالی که برای گرفتن ذره‌ای گرد و غبار در تفنگشان غرولند می‌کنند.

پس از تحقیقات Arena، مسئولین MI5، منچستر بزرگ و پلیس حمل و نقل بریتانیا، آمبولانس و آتش نشانی منچستر عذرخواهی کردند. آیا کسی مسئولیت واقعی از نظر عواقب شغلی خود را بر عهده گرفت؟ واقعاً چه یادگیری یا تغییری برای بهتر شدن در آن مؤسسات اتفاق افتاده است؟




منبع: https://professionalsecurity.co.uk/news/case-studies/on-reform-of-britain/