
مارک رو می نویسد: بنگ به رایش – کودتای آلمان خنثی شد، تیتر صفحه اول روزنامه رایگان مترو در 8 دسامبر بود.
باورش سخت به نظر می رسید – که توطئه گران قصد داشتند به رایشستاگ در مرکز شهر برلین حمله کنند و یک دولت راست افراطی تشکیل دهند. افراد دستگیر شده شامل شاهزاده هاینریش سیزدهم «اشراف زاده عجیب و غریب» بودند.
مفسرانی از جمله مشاوران پیشبینی خطر که به امنیت شرکتها مشاوره میدهند، ارتباطی با کودتای کودتا در ژانویه 2020 در ساختمان کنگره در واشنگتن دی سی برقرار کردند، زمانی که آشوبگران به دنبال لغو انتخاب جو بایدن به عنوان رئیسجمهور و نه دونالد ترامپ بودند. همانطور که FBI هنوز است در حال بررسی.
حداقل دو مفهوم برای امنیت ایجاد می شود. اول اینکه توطئه گران ظاهراً به دنبال جذب نیرو در پلیس و نیروهای مسلح بودند. این منطقی است که از کادری از افراد منضبط استفاده کنیم که می توانند دستور بدهند و دستور بگیرند و به سلاح دسترسی دارند و می دانند چگونه از آنها استفاده کنند. امنیت پرسنل، در مقایسه با امنیت فیزیکی (دروازهها، قفلها و نردهها) و طرحها و فرآیندها، میتواند نادیده گرفته شود یا به منابع انسانی (HR) واگذار شود و بنابراین بین دو صندلی قرار میگیرد. یا اینکه غربالگری می تواند قبل از ورود به استخدام فرد باشد و در صورت قبولی در حین استخدام بررسی نشود. این امر طبیعت انسان را نادیده می گیرد – اینکه افراد ممکن است تغییر کنند، چه به کلاهبرداری روی آورند یا فاسد شوند یا به سادگی از ریل سقوط کنند – به مواد مخدر یا عادت قمار، که منجر به رفتارهای بی پروا و نه جنایتکارانه می شود، که یک مسئله منابع انسانی است.
ثانیاً، امنیت ساختمان های پارلمان چگونه است. نمایندگان مجلس دچار دوراهی هستند. اگر آنها با نظامی کردن آنها، اماکن را بیشتر ایمن کنند، ممکن است به سود افراط گرایان باشد. روایت آنها از نخبگان متکبر که از مردم دور هستند. همین امر در مورد سایر ساختمان های عمومی مانند بیمارستان ها، مدارس و دانشگاه ها و موزه ها نیز صدق می کند. آنها آنجا هستند تا به مردم خدمت کنند و می خواهند استقبال کنند و به نظر می رسند، اما “دری باز” به روی جنایتکاران و ضد اجتماعی نباشند.
شما فقط باید از میدان پارلمان دیدن کنید و ممکن است برخی اعتراضات در مجاورت آن جریان داشته باشد. زیرا هر جنبش اعتراضی ارزش نمکش را داشته باشد، به معنای واقعی کلمه سر و صدای خود را هدف قرار می دهد و پرچم های خود را به سمت صاحبان قدرت نشانه می گیرد. کمدی قدیمی تلویزیون بیبیسی شهروند اسمیت با یورش ولفی اسمیت و تعداد انگشت شماری از پیروانش به ساختمانهای پارلمان به اوج خود رسید، اما وقتی مردی با جارو به آنها گفت که این مکان در تعطیلات است و خالی است. واقعیت یک کودتای واقعی خنده دار است. مارگارت اتوود نویسنده در رمان مشهور خود «داستان ندیمه» به طرز وسوسه انگیزی درباره چگونگی سرنگونی دولت ایالات متحده و قرار گرفتن یک استبداد مذهبی به جای آن مبهم است. اما یک جزئیات این است که رئیس جمهور ترور شده است. به عبارت دیگر، هر کودتای موفق یا غیر موفق – مانند سرهنگ های اسپانیایی در سال 1981 – با هدف تسخیر فیزیکی جایگاه قدرت سیاسی است.
یا مانند قیام عید پاک 1916 در دوبلین، انقلابیون به سمت مرکز ارتباطات رفتند. اداره پست در خیابان اوکانل (اکنون موزه آن رویداد).
وزارت کشور اخیراً از تشکیل اولین جلسه “گروه ویژه دفاع از دموکراسی” به ریاست تام توگندات وزیر جدید وزارت کشور خبر داد. و او آن رشته کار را در الف ترسیم کرد سخن، گفتار به یک اتاق فکر دیروز، با تاکید بر چالش های دموکراسی از جانب دولت ها، انتشار اطلاعات نادرست آنلاین و تلاش برای تضعیف نهادهایی مانند احزاب سیاسی و دانشگاه ها. «تهدیدهای استراتژیک» و «دولت محور»، «نفوذ پنهان» به جای کودتای آشکار.
اما بریتانیا سهم خود را در توطئه داشته است. در بحران مه 1940، یکی از اولین اقدامات دولت وینستون چرچیل دستگیری و زندانی کردن بدون محاکمه صدها فاشیست در صورت کمک به تهاجم آلمان (پس از اینکه دولت به خود قدرت قانونی برای انجام این کار داد) بود. در حالی که هدف اصلی اتحادیه بریتانیا به رهبری سر اسوالد مازلی بود، یکی دیگر از نمایندگان سابق حزب کارگر به نام جان بکت نیز دستگیر شد. پسرش فرانسیس بیوگرافی خود را با عنوان “شوشی که هدفش را از دست داد: تراژدی جان بکت” نوشته است. اسناد موجود در آرشیو ملی در کیو نشان می دهد که چگونه بکت، که حزب کارگر را ترک کرده بود و به موزلی پیوسته بود تا تنها برای انشعاب و تشکیل یک حزب سوسیالیست ملی سوسیالیستی منشعب شود، تا می 1940 پشت حزب مشابه مردم بریتانیا بود و با لرد تاویستوک، یکی دیگر از اشراف زاده های عجیب و غریب کار می کرد. (به داشتن 400 طوطی مشهور بود). در اوایل سال 1940، تاویستاک سخنرانی های عمومی در مورد صلح با هیتلر انجام داد و تلاش های دیپلماتیک شخصی را از طریق دوبلین بی طرف انجام داد. بکت فهرستی از جمله تاویستاک از مردانی تهیه کرد که در صورت سقوط چرچیل و نظم مستقر (به طور خیالی) قدرت را به دست خواهند گرفت. این همه کافی بود تا بکت را به کار ببندند. اگرچه نه لرد تاویستاک.
منبع: https://www.professionalsecurity.co.uk/news/case-studies/two-plot-implications/