مشاوره تطبیق و تکامل | امنیت حرفه ای

Mark Pannone و Zoe Billings شرکت Adapt and Evolve Consultancy را تشکیل داده اند. این دو زمانی با هم آشنا شدند که مارک دستیار پلیس یورکشایر شمالی و زوئی افسر کارکنان او بود. در تصویر زوئی و مارک هستند. و فیل کینگ از تیم آسیب های جدی مستقر در نیوکاسل در نیوکاسل که تمرینات رفاهی را انجام می دهد. آنها قبلاً تعدادی مشتری ملی به دست آورده اند.

فیل گفت: “ما از مارک و زوئی خواسته ایم تا ببینند چگونه می توان از رفاه بیولوژیکی حمایت کرد و چگونه پویایی را در تیم هایمان بهبود بخشید. تیم ما در سراسر بریتانیا برای کمک به مشتریان و خانواده‌هایشان که قربانی تصادفات ترافیکی جاده‌ای هستند که متأسفانه منجر به مرگ می‌شود، کار می‌کند. مارک و زوئی تجربیات دست اولی از آسیب‌ها و احساساتی که روزانه با آن‌ها مواجه می‌شویم دارند، بنابراین نه تنها می‌توانند آموزش مناسبی را برای ما آماده کنند، بلکه می‌توانند با زندگی ما ارتباط برقرار کنند و همدلی نشان دهند، زیرا آنها نیز چنین هستند. در آن موقعیت های غم انگیز بوده است.»

مارک که در شمال کامبریا زندگی می کند در پلیس اسکس، پلیس کامبریا و بعداً در پلیس یورکشایر شمالی به عنوان دستیار رئیس پلیس خدمت می کرد. زوئی از یورک هنوز یک افسر در حال خدمت است.

مارک گفت: «من واقعاً از مدیریت موقعیت‌های پیچیده لذت می‌برم که در طول زندگی حرفه‌ای خود در بسیاری از حوادث مهم شرکت داشتم. این بسیار رضایت بخش است که بتوانیم از هرج و مرج معنا پیدا کنیم. Zoe و من می‌توانیم به افراد و سازمان‌ها کمک کنیم تا اعتماد لازم را برای انتخاب‌های سخت کسب‌وکار به دست آورند و به مردم کمک کنیم تا بفهمند چگونه می‌توانند از طریق حل مشکل، تصمیم‌های قابل دفاع بگیرند.

«نقش زویی زمانی که با هم کار می‌کردیم، به‌عنوان یک افسر کارکنان بود – اساساً دوست انتقادی و گاهی وجدان یک مدیر ارشد و فکر می‌کنم این همان کاری است که ما با Adapt and Evolve Consultancy انجام می‌دهیم. ما می خواهیم آن دوست منتقد باشیم. ما عقب می ایستیم و به کاری که یک نفر انجام می دهد نگاه می کنیم و می گوییم که این عالی است، اما شما می توانید بهتر باشید، سپس به آنها کمک خواهیم کرد تا به جلو بروند.”

مارک تجربه مراقبت از 800 کارمند و مدیریت بودجه را دارد. در حالی که زوئی دکترای زیست شناسی دارد. او سید: «من از سابقه‌ام به‌عنوان یک زیست‌شناس برای به چالش کشیدن تفکر در مورد نحوه عملکرد و چگونگی سازگاری‌مان استفاده می‌کنم، و این را با تجربه‌ام در محل کار به‌عنوان یک محقق ارشد مدیریت تلفات رانندگی جاده‌ای متعادل می‌کنم.

هر کاری که ما انجام می‌دهیم به ذهن و بدن مربوط می‌شود و هنوز ننگی در مورد سلامت روان وجود دارد. همیشه افرادی هستند که از صحبت کردن در مورد آن احساس خجالت می‌کنند، بنابراین رویکرد بهزیستی من از زاویه‌ای کاملاً متفاوت است. با نگاه کردن به بیولوژی آن به جای جنبه روانشناختی، این امر هرگونه انگ درک شده مرتبط با استرس مزمن را کاهش می دهد و واقعاً تعامل را افزایش می دهد. بازخوردی که من تا به امروز داشته‌ام فوق‌العاده بوده است و تأثیر بسیار مهمی بر توانایی افراد برای مراقبت از خود، خانواده‌هایشان، همکارانشان و انجام کارشان به طور موثر دارد.»