میلیون ها کلمه، یک لحظه


پس از انتشار جلد سوم و آخر از استعلام منچستر آرنا، مارک رو منعکس می کند.

این سه جلد در مجموع صدها هزار کلمه را شامل می شود، و جلسات استماع شهود را اضافه کنید، تحقیق به میلیون ها کلمه می رسد. در نهایت، حدود یک لحظه، ساعت 22:31 روز دوشنبه، 22 می 2017، زمانی که یک بمب‌گذار انتحاری دستگاه را منفجر کرد، به قول جدول زمانی پشت جلد سه در ورودی سالن کنسرت منچستر آرنا، در همسایگی. به ایستگاه راه آهن و تراموا منچستر ویکتوریا (تصویر).

این تحقیق، در حالی که یک فرآیند قانونی بود، به قول سر جان ساندرز، رئیس تحقیق در مقدمه جلد سوم، «آرزوی درک»، «بخشی حیاتی از تمام انسانیت ما» و چیزی بود که او متحمل شده بود. در ذهن همیشه جلد سوم، به نام امنیت ملی، ناگزیر دارای بخش های باز و بسته است، زیرا سرویس امنیتی MI5 و پلیس ضد ترور را پوشش می دهد.

در حالی که بیشتر گزارش‌های مربوط به جلد سوم درباره «قابلیت پیشگیری» بود، MI5 چگونه بود.عمیقا متاسفمجلد سوم نیز در مورد رادیکالیزه شدن و برنامه ریزی و آماده سازی بمب افکن بود که ممکن بود از حمله جلوگیری کند و مانع آن شود. سر جان در سخنان دیروز خود هنگام رونمایی از این گزارش گفت که مهم است که ما تا آنجا که می توانیم درباره رادیکالیزه شدن بمب گذار انتحاری درک کنیم، “تا علائم مشابه را بتوان تشخیص داد و اقدام مناسب انجام داد”.

از این رو جلد گذشته بمب افکن را پوشش می دهد: خانواده او. دوستان و همراهان او؛ استفاده او از اینترنت و رسانه های اجتماعی؛ تحصیلات او؛ و مساجدی که خود و خانواده اش در آن حضور داشتند. چگونه می توان «ذهنیت تحریف شده افراط گرایی خشونت آمیز» را درک کرد، زمانی که بمب گذار مرده است، و اگر اطرافیان او مایل به همکاری با تحقیق نیستند (بر اساس جلد سه، برادری «خارج از کشور است»، والدین باید سر جان دیروز گفت، “خارج از حوزه قضایی”). چگونه می توان جهان بینی یک فرد افراطی را درک کرد، “جهان چگونه است و چگونه باید در آن رفتار کرد”. آیا زمانی که زندگی را به عنوان یک فرد رادیکالیزه آغاز می کند، یک محرک دارد – آیا حتی خود را اینگونه تعریف می کند؟

اودن شاعر در شعر خود در 1 سپتامبر 1939 نوشت: مطالعه دقیق می تواند کل جرم را کشف کند. در تحقیق، کلماتی مانند تنبل، متوسط ​​و بی ادب برای توصیف بمب‌گذار آینده در مدرسه و کالج شنیده شد، و هیچ ستایشی بالاتر از این نیست که «در هیچ رفتاری که به‌طور غیرعادی بد به‌نظر می‌رسد» دست نخورده باشد. چگونه این شخص می تواند در دانشگاه سالفورد جایی برای گذراندن دوره مدیریت بازرگانی به دست آورد؟ در ژانویه 2017، زمانی که او آخرین بار در دانشگاه مشغول به کار شد – شرکت در یک امتحان، شاید فقط به این دلیل که بیشتر وام دانشجویی دریافت کرد – طبق جلد سه، “احتمالاً تا آن زمان به طور کامل از تحصیلاتش رها شده بود و به این مسیر متعهد بود. افراط گرایی خشونت آمیز».

مانند هر کسی که به قاتل تبدیل می شود، جامعه آزاد چه کاری انجام می دهد – در حالی که فرد قانونمند است، آنها برای توجیه گزارش شدن به مقامات که (همانطور که جلد سوم اذعان کرد) “منابع محدودی دارند” نمی گویند یا انجام نمی دهند. ‘. این سه جلد نشان داده اند که منابع مهم هستند، اما همه چیز نیستند. حداقل مهمانداران آنجا بودند، در آرنا. پلیس حمل و نقل بریتانیا که در شب بمب گذاری مشغول به کار بود، به طرز بدنامی کیلومترها برای کباب رفت. جلد سوم به «تعداد کارکنان ناکافی و آموزش مبارزه با افراط گرایی و حمایت از افسران زندان» اشاره کرد. سرویس امنیتی باید قضاوت کند. در تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی و چه مقدار مورد تحقیق قرار گیرد، از احتیاط استفاده کنید.

سرویس امنیتی در منچستر، منطقه شمال غرب در سال قبل از بمباران آرنا، «باید تصمیمات سختی در مورد محل تمرکز منابع خود می گرفت». یک شاهد ناشناس سرویس امنیتی این را “غیرقابل قبول” نامید. کلمه ای عجیب و غریب که اغلب توسط صاحبان قدرت برای نشان دادن عدم تایید وضعیتی استفاده می شود. حتما قابل قبول بود وگرنه اجازه نمیداد؟ در مورد اینکه مسئولیت کجاست، این با آنهایی نیست که در خط مقدم هستند که بدون توجه به آن باید کار را انجام دهند. اگر آنها یک راه حل ابداع کنند – چه نوشتن رمز عبور رایانه در کنار دستگاه، زیرا بخش فناوری اطلاعات به تلفن پاسخ نمی دهد. یا مدیریت یک صف برای غربالگری امنیتی در یک فرودگاه، زیرا رعایت فرآیندهای مناسب با کارکنان ناکافی و قوس‌های غربالگری تنها باعث ایجاد صف‌های طولانی می‌شود – کسانی که در خط مقدم هستند برای موقعیتی که توسط افراد بالا ایجاد شده سرزنش می‌شوند.

در یک جامعه آزاد، یک فرد بالغ آزاد است همان چیزی باشد که هست (جلد سوم به «ماهیت خودگردانی مطالعات دانشگاهی» اشاره کرد) تا زمانی که به آزادی دیگران آسیبی نرساند. به محض اینکه مجرم آینده “از کار جدا” شود، ممکن است از جامعه خارج شود. کاملا محرمانه شود جلد سوم نشان داد که مسجد دیدزبری در منچستر که بمب‌گذار آینده به آنجا رفت، دارای «نوعی کوری عمدی» بود، که این گزارش به عنوان «رهبری ضعیف» تلقی می‌شد، «به آنچه در محل آن می‌گذشت توجه کافی نداشت و دارای سیاست هایی است که به اندازه کافی قوی باشد تا از سیاسی شدن اماکن آن توسط لیبیایی ها جلوگیری کند. سر جان نوشت: از آنجایی که مسجد دارای وضعیت خیریه است، “کمیسیون خیریه بهترین موقعیت را دارد تا به قضاوت خود برسد”.

بمب‌گذار آینده از مردی دیدن کرد که در لیبی جنگیده بود و در زمانی که آن مرد به دلیل جرایم تروریستی در بازداشت به سر می‌برد، «جایگاه قهرمانی در میان مردان جوان تأثیرگذار» داشت. و پس از محکومیت در زندان دیگری ملاقات کرد. این زندانی با بمب گذار آینده “در حالی که او در حال گذراندن دوران محکومیت خود در HMP Altcourse بود، از تلفن همراه غیرقانونی استفاده کرد”. زندانی «نقش مهمی در رادیکالیزه کردن» بمب‌افکن آینده داشت، مردی جوان با «هوش و توانایی‌های محدود» (به قول سر جان در رونمایی از جلد سوم). همانطور که سر جان اضافه کرد، این بدان معناست که بمب‌گذار کمک داشته است.

زندانها، مدارس و تحصیلات تکمیلی، مساجد، سپس در جلد سوم. نگهبانی و نگهبانی خصوصی محل برگزاری در جلد یک; خدمات اورژانس در جلد دو; هیچ شغل یا نمایندگی بدون نقص یا حذفیات از استعلام خارج نشده است. تفاوت این سه مورد این است که چگونه در بالادست حمله بودند، از نظر (برای استفاده از عبارت تحقیق) ‘قابلیت پیشگیری’. یک مشاور امنیتی خردمند پس از حملات تروریستی 7-7 در سال 2005، چیزی که هنوز هم درست است به من گفت: اگر تروریستی با اسلحه به یکی از مکان‌های لندن برود (نام بردن از یکی اشتباه است، می‌توانید فکر کنید) ، “خیلی دیر است”. منظور او این بود که هر کاری که امنیت خصوصی یا رهگذران انجام دهند – هر چیزی که باعث شود فرد مسلح به معنای آسیب رساندن باشد – خسارت وارد خواهد شد. برای عوامل دولت، بالادست عمل، جلوگیری است.

برخی از چیزهایی که هر یک از ما مسئول آن هستیم: اگر در ماشین خود را قفل نکنم، یا درب پشتی خانه ام را قفل نکنم، دولت این کار را برای من انجام نخواهد داد. برخی از چیزهایی که دولت کاملاً مسئول آن است: اگر من به مسکو پرواز کنم تا با رئیس جمهور پوتین دیپلماسی کنم، وزارت خارجه از من تشکر نخواهد کرد. در این بین، همه چیز ثابت نیست. وظیفه حفاظتی پیشنهادی، با درخواست بیشتر از مشاغل خصوصی، تنظیم مجدد مسئولیت های دولت برای محافظت از شهروندان در برابر تروریسم است.

در سخنان خود برای رونمایی از جلد سوم، مانند جلد دوم، سر جان از همان کلمه استفاده کرد، بعد از همه کلمات، و هزینه‌ها تلخ. ‘امید’. او قدرت اعمال را ندارد. او فقط می تواند امیدوار باشد که این تحقیق ارزشش را داشته باشد، آیا علناً به درک افراد داغدیده اضافه شود، چرا که عزیزانشان مردند. یا در واقع برای درمان هر چیزی. او مسئول یک روند قانونی مانند تحقیق بود. هیچ کس در محاکمه نبود، اگرچه ممکن است گاهی اوقات چنین احساسی داشته باشد. هنگامی که مهمانداران نوجوان در مقابل بازپرسی میانسال و پردرآمد شهادت می‌دادند، احساس ناراحتی می‌کرد که ژنرال‌های جنگ جهانی اول به مردان طبقه کارگر در شاتوها و ماشین‌های راننده می‌گفتند که داخل سیم خاردار و آتش مسلسل بروند.

سر جان گفت: “فقط می توانم امیدوار باشم که با تلاش خود به چیزی برسیم.” «این تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که کسانی که از این تحقیق دور هستند بتوانند در خواسته‌های کسانی که در آن شرکت کرده‌اند برای بهبود اوضاع شریک شوند. به ناچار برخی از تغییراتی که مورد نیاز است نیازمند پولی است که کمبود دارد، اما حفاظت از جان مردم این کشور باید اولویت بالایی برای هر دولتی باشد.




منبع: https://www.professionalsecurity.co.uk/news/case-studies/millions-of-words-one-moment/